کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان = کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من
  | مطلع= کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من
| تصویر =
| توضیح تصویر =
  | نام شعر =کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من
  | نام شعر =کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من
  | نام شاعر = صامت بروجردی
  | شاعر = صامت بروجردی
| مصحح =
| بخشی از دیوان =
| بخشی از مجموعه اشعار =
  | قالب = غزل
  | قالب = غزل
  | وزن =فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
  | وزن =فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
  | موضوع = امام حسین(ع)
  | موضوع = امام حسین(ع)
  | مناسبت =مصیبت
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
  | بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۱۴ بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =   
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
{{شعر}}


'''کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من''' را [[صامت بروجردی]] درباره امام حسین(ع) در چهارده بیت سروده است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{ب|کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من|هستی آگاه ز حال دلم ای داور من}}
{{ب|کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من|هستی آگاه ز حال دلم ای داور من}}
{{ب|کوفیان تیر دهندم عوض قطره آب|قیمت آب بگیرند ز چشم تر من}}
{{ب|کوفیان تیر دهندم عوض قطره آب|قیمت آب بگیرند ز چشم تر من}}
خط ۳۴: خط ۳۳:
{{ب|(صامتا) شمر لب تشنه سرش ارچه برید|باز می‌گفت بود جد تو پیغمبر من}}
{{ب|(صامتا) شمر لب تشنه سرش ارچه برید|باز می‌گفت بود جد تو پیغمبر من}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۷

کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من از
صامت بروجردی



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: امام حسین(ع)
کمتر از ناقه صالح نبود اصغر منهستی آگاه ز حال دلم ای داور من
کوفیان تیر دهندم عوض قطره آبقیمت آب بگیرند ز چشم تر من
قاتل از کشتن من این همه تاخیر چراخنجر ویش بکش زود جدا کن سر من
تا نبینم به زمین جسم عزیز قاسمتا نبینم شده مقول علی اکبر من
تا نبینم که زند شمر ستمگر سیلیسر نعمش به رخ دختر غم پرور من
تا نبینم که شود که بسته به زنجیر جفابه اسیری به سوی شام رود خواهر من
تا نبینم که کشد رو سیهی از بسترچون اجل سید سجاد الم پرور من
همه امشب به سوی کوفه روانند ولیکبه جدل اینجاست پی بردن انگشتر من
تنم اینجا نه همین بی‌کفن افتد به زمینمی‌رود رو به سوی مطبخ خولی سر من
برو ای باد صبا از بر من سوی بقیععرض حالی ببر از مهر سوی مادر من
گو که ای مادر افسرده به تعجیل بیابه کناری ببر از لجه خون پیکر من
آب عالم مگر ای غمزده کابین تو نیستشمر پس تر نکند از چه دمی حنجر من
تشنه جان دادم و آبی به گلویم نرسیدوین فراتست رود موج زنان از بر من
(صامتا) شمر لب تشنه سرش ارچه بریدباز می‌گفت بود جد تو پیغمبر من