با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =می‌نویسند جهان چهرۀ شادابی داشت | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر = علی گلی حسین‌آبادی | قالب = غزل | وزن =مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | موضوع = امام حسین(ع) | مناسبت =عاشورا | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =می‌نویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
  | مطلع= با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرش
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = علی گلی حسین‌آبادی
  | نام شعر =
| مصحح =  
  | نام شاعر = علی گلی حسین‌آبادی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب = غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن =مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  |قالب = غزل
  | موضوع = امام حسین(ع)
  |وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  | مناسبت =عاشورا
  |موضوع = امام حسین(ع)
  | زمان سرایش = معاصر
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات = ۷بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}


'''می‌نویسند جهان چهرۀ شادابی داشت''' مطلع شعری از سروده های شاعر آیینی، [[علی گلی حسین‌آبادی]] در مدح و مرثیه امام حسین(ع) است.
این شعر آیینی در وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن و در هفت بیت و مناسب روز عاشورا سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرش|تسلیم شد قضا و قدر در برابرش}}
{{ب|با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرش|تسلیم شد قضا و قدر در برابرش}}
خط ۲۸: خط ۲۶:
{{ب|تنها بسنده کرد به یک جمله بعد از آن|سر بسته بود روضه که «ای وای خواهرش»}}
{{ب|تنها بسنده کرد به یک جمله بعد از آن|سر بسته بود روضه که «ای وای خواهرش»}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۹

با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرش از
علی گلی حسین‌آبادی



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: امام حسین(ع)


با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرشتسلیم شد قضا و قدر در برابرش
مردی که عاشقانه‌ترین داغ را نوشتاز بس شکوه داشته لبخند آخرش
می‌خواست نور تازه بپاشد در آسمانمردی که آفتاب، شد آن روز منبرش
می‌گفت «لا یبایع مثله» نه با زبانبا لحن قطره قطرۀ خون، زیر حنجرش
او جانماز سرخ زمین را که باز کردهفت آسمان رسید به الله اکبرش
تنها گواه زلف پریشان او، نسیمحرفی نزد، از اینکه چه شد روی نی سرش
تنها بسنده کرد به یک جمله بعد از آنسر بسته بود روضه که «ای وای خواهرش»