ای بهترین بهانه برای گریستن | | وی داغِ جاودانه برای گریستن |
با نام داغدار تو ای لالۀ بهشت | | زیباست هر ترانه برای گریستن |
نام تو در کشاکش دلهای داغدار | | رمزی است عاشقانه برای گریستن |
در راهِ بازگشت به خود عشق کاشته است | | داغ تو را نشانه برای گریستن |
بیدار کرد داغ تو وجدان خفته را | | با موج تازیانه برای گریستن |
در راه کربلای تو هر لاله میدهد | | ما را به کف بهانه برای گریستن |
شش سوی لاله میدمد، ای چشم، باز کن | | راهی از آن میانه برای گریستن |
لبریز شو ز چشمِ من، ای هر چه اشک من | | تنگ است چشمخانه برای گریستن |
آماده شد «فرید» به فتوای بازگشت | | در خلوت شبانه برای گریستن |