لام ای بادها سرگشتهٔ زلف پریشانت از
فاطمه سالاروند



در قالب غزل

با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

موضوع: امام حسین(ع)
سلام ای بادها سرگشتهٔ زلف پریشانتدرود ای رودها در حسرت لب‌های عطشانت
سلام ای ریخته بر خیزران و خاک و خاکسترعقیق تابناک خون ز مروارید دندانت
سلام ای حلق محزون، ای گلوی روشن گلگونکه عالم شعله‌ور شد از طنین صوتِ قرآنت
تو را از سنگ و چوب و بوریای کهنه پرسیدمتو را از ریگ‌های داغ و تبدار بیابانت
هنوز امّا چه عطری می‌وزد از سمت آن صحراچه رازی بود آیا در سرانگشت گل‌افشانت
تو بی‌شک بر لب خونین نی، خورشید می‌دیدیکه صبح روشنی برخاست از شام غریبانت