نیک‌ پی اسب چرا بی‌رخ شاه آمده‌ای از
نیر تبریزی



در قالب غزل

موضوع: امام حسین(ع)
نیک‌ پی اسب چرا بی‌رخ شاه آمده‌ایپیل بودی تو، چرا مات ز راه آمده‌ای؟
برگ برگشته و تن خسته و بگْسسته لگامهوش خود باخته با حال تباه آمده‌ای
ای فرس! قافله‌سالارِ تو کشتند مگر؟که تو با قافله‌ی آتش و آه آمده‌ای
اندکی پیش، تو را بالِ هما بر سر بودچه شد آن سایه که این ‌جا به پناه آمده‌ای؟
با رخ سرخ برفتی ز برِ ما تو، کنونچه خطا رفته که با روی سیاه آمده‌ای؟
یا همان شاه که بردی تو به میدان بلابی‌گنه کشته عدو و تو گواه آمده‌ای؟
شه ما را مگر افکنده‌ای، ای اسب! به خاک؟عذر‌جویان ز پی عفو گناه آمده‌ای