نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش

از ویکی تراث
نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش
اطلاعات شعر
نام شعراو کیست؟
نام شاعرفاضل نظری
قالبغزل
وزنفعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
موضوعامام حسین(ع)
مناسبتمرثیه
زمان سرایشمعاصر
زبانفارسی
تعداد ابیات۱۰بیت
منبعآن‌ها


نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش غزل شعری از فاضل نظری درباره امام حسین(ع) است.

معرفی

{{همچنین ببینید|فاضل نظری} «نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش» اثر شعری از فاضل نظریاست. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن است. این شعر در ده بیت درباره امام حسین(ع) سروده شده است.

متن شعر

نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویشبه روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش
کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم؟که باد از دل صحرا می‌آورد بویش
کسی بزرگ‌تر از امتحان ابراهیمکسی چنان که به مذبح برید چاقویش
نشسته است کنارش کسی که می‌گریدکسی که دست گرفته به روی پهلویش
هزار مرتبه پرسیده‌ام زخود او کیستکه این غریب نهاده‌ست سر به زانویش
کسی در آن طرف دشت‌ها نه معلوم استکجای حادثه افتاده است بازویش
کسی که با لب خشک و ترک‌ترک شده‌اشنشسته تیر به زیر کمان ابرویش
کسی‌ست وارث این دردها که چون کوه استعجب که کوه، زِ ماتم سپید شد مویش
عجب که کوه شده چون نسیم سرگردانکه عشق می‌کشد از هر طرف به هر سویش
طلوع می‌کند اکنون به روی نیزه سریبه روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش


پانویس

آن‌ها

منابع

آن‌ها