در تاب رفت و تشت به بر خواند و ناله کرد
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | دشت لاله |
نام شاعر | وصال شیرازی |
قالب | ترکیب بند |
وزن | مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن |
موضوع | امام حسن(ع) |
مناسبت | هقتم صفر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۷بیت |
در تاب رفت و تشت به بر خواند و ناله کرد مصراع اول از بیت هفتم بند چهارم از ترکیب بند شعری از میرزا محمدشفیع شیرازی متخلص به وصال از شاعران سده سیزدهم شمسی است. این شعر مرثیه در وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن در قالب ترکیب بند با موضوع شهادت امام حسن(ع) سروده شده است.
متن شعر
شرط محبت است بهجز غم نداشتن | آرام جان و خاطر خرم نداشتن | |
از غیر دوست روی نمودن به سوی دوست | الا خدای در همه عالم نداشتن | |
گر سر به یک اشارۀ ابرو طلب کند | سر دادن و در ابروی خود خم نداشتن | |
معشوق اگر دو دیده پر از خون پسنددش | عاشق بهجز سرشک دمادم نداشتن | |
گر کام تلخ و لخت جگر خواهد از کسی | در کاسه جای شهد بهجز سم نداشتن | |
زانسان که خورد سودۀ الماس مجتبی | درهم نکرد روی خود، اهلاً و مرحبا | |
در تاب رفت و تشت به بر خواند و ناله کرد | آن تشت را ز خون جگر دشت لاله کرد | |
خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت | خود را تهی ز خون دل چند ساله کرد | |
نبود عجب که خون جگر ریخت در قدح | عمریش روزگار همین در پیاله کرد | |
نتوان نوشت قصۀ درد دلش تمام | ورنه توان ز غصه هزاران رساله کرد | |
آه از دل مدینه به هفت آسمان گذشت | آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت | |
از چیست یا رسول که بر خوان ابتلا | گردون تو را و آل تو را میزند صلا | |
ای عرش گوشواره مگر گم نمودهای | زیرا که گه به یثربی و گه به کربلا | |
طوفان نوح پیش وی از قطره کمتر است | گو کائنات جمله بگریند برملا | |
ذکر مصیبت شهدا چند میکنی | آتش زدی به جان و دل مرد و زن، دلا | |
بس کن دمی ز تعزیه، مدح نبی سرای | چون اصل این طریقه بکا باشد و ولا | |
مدح نبی سرای که بیمدحت رسول | خدمت نشد ستوده و طاعت نشد قبول |