ای ابن سعد از تو مرا این گمان نبود
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | حیران یزدی |
قالب | غزل |
موضوع | امام حسین(ع) |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۱بیت |
ای ابن سعد از تو مرا این گمان نبود را حیران یزدی درباره امام حسین(ع) در یازده بیت سروده است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه است.
متن شعر
ای ابن سعد از تو مرا این گمان نبود | جز تیر جور و کینه، تو را در کمان نبود | |
آخر به روی من ز چه شمشیر میکشی؟ | جدّم مگر پیمبر آخر زمان نبود؟ | |
روحُ القُدُس نکرده مگر پاسبانیام؟ | یا جبرئیل، خادم این آستان نبود؟ | |
در شأن خود، هر آن چه همی گفت و برشمرد | گوش کسی بر آن سخن و داستان نبود | |
آن گه ز روی حجّت از آن فرقه، خواست آب | معلوم شد که حاجتِ هیچ امتحان نبود | |
پس شد روان به سوی فرات و ز تشنگی | گفتی مگر به جسم شریفش، روان نبود | |
ایمن ز خصم خواست، بنوشد کفی ز آب | از ناوک ستم ولی او را امان نبود | |
میشد شکسته اندکیاش زهرِ تشنگی | آن تیر زهر داده، گرش بر دهان نبود | |
از بهر شاه تشنهلبان بر لب فرات | آبی جز آبِ خنجر و تیغ و سنان نبود | |
از بس که تیر بر تن او کار کرده بود | پیکان تیر بود، تنی در میان نبود | |
با آن که بود در دو لبش، چشمۀ حیات | لبتشنه داد جان، به لب چشمۀ فرات |