دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد

از ویکی تراث
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۴ توسط Z.khansari (بحث | مشارکت‌ها)

دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد از
فواد کرمانی



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: امام حسین(ع)


قامتت را چو قضا بهر شهادت آراستبا قضا گفت مشیت که: قیامت برخاست
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشدآری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
نه بقا کرد ستمگر، نه به جا ماند ستمظالم از دست شد و پایهٔ مظلوم به‌جاست
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوستبلکه زنده‌ست شهیدی که حیاتش ز قفاست
دولت آن یافت که در پای تو سر داد ولیاین قبا، راست نه بر قامت هر بی‌سر و پاست
تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشقتا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست
رفت بر عرشهٔ نی تا سرت، ای عرش خداکرسی و لوح و قلم، بهر عزای تو به‌ پاست