اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایى

از ویکی تراث

اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایى از
قاسم رسا



در قالب قصیده

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن


متن شعر

اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایىخفته در خاك خراسان، تو غریب الغربایى
چه ثنا گویمت، اى داور هفتاد و دو ملتكه ثنا خوانده خدایت، تو چه محتاج ثنایى
این رواق تو و صحن و حَرَمَت، همچو بهشت استروضه‎ات، جنت فردوس و مسمّى به رضایى
آه، از آن دم كه ز سوز جگر و حال پریشانناله‎ات گشت بلند، آه تقى جان به كجایى
اى شه یثرب و بطحا، تو غریبى به خراسانسرور جمله غریبان و معین الضّعفایى
اغنیا مكه روند و فقرا سوى تو آیندجان به قربان تو اى شاه كه حج فقرایى
بیا كه مظهر آیات كبریا اینجاستبیا كه تربت سلطان دین، رضا اینجاست
بیا كه گلبن گلزار موسى جعفربیا كه میوه بستان مصطفى اینجاست
بیا كه خسرو اقلیم طوس، شمس شموسبیا كه وارث دیهیم مرتضا اینجاست
شهنشهى كه به چشمان، غبار درگاهشكنند حُور و ملایك، چو توتیا اینجاست
اگر كلید در رحمت خدا جویىبیا كلید در رحمت خدا اینجاست
در مدینه علم و كمال و زهد و ادبدر خزینه بخشایش و عطا اینجاست
ز قبله‎گاه سلاطین بخواه حاجت خویششهى كه حاجت مسكین كند روا اینجاست
قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذاركه مهد عصمت و ناموس كبریا اینجاست
بیا كه منبع فیض و عنایت ازلىبیا كه مطلع و الشّمس و والضّحى اینجاست
امام ثامن و ضامن، رضا كه بر حرمشنهاده‎اند شهان، روى إلتجا اینجاست
به خضر كز پى آب بقاست سرگرداندهید مژده كه سرچشمه بقا اینجاست

نکته ای از شعر

کتیبه سنگی شعر مزبور در حرم امام رضا(ع) نصب شده است.

پانویس

منابع