ابوطالب شدی و دست حق در آستين داری

از ویکی تراث

ابوطالب شدی و دست حق در آستين داری از
محسن صرامی



در قالب غزل

موضوع: حضرت ابوطالب(ع)


متن شعر

ابوطالب شدی و دست حق در آستين داریچنين نور اميرالمومنين را در جبين داری
به صورت نور حيدر را به سيرت حسن احمد راجمالی آنچنان داري كمالی اينچنين داری
زمان از تو زمين از تو امان از تو امين از توستون آسمان ها هستی و پا بر زمين داری
مسلمان بوده ای وقتی نبود اصلأ مسلمانیبدين ترتيب دين داری و عمری درد دين داری
بلاغت در سخن داری دقيقأ مثل فرزندتبه هنگام رجز خواني كلامی آتشين داری
از آن سو جعفر طيار از اين سو حيدر كرارچه سهمي پيش آن داري چه ارثی نزد اين داری
نبی با رفتنت يك سال را سال عزا خواندهعجب جائی ميان قلب ختم المرسلين داری
اگر در خانه كس باشد همين يك جمله بس باشدهمين بس كه تو در خانه اميرالمومنين داری