افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
افسوس که عمری پی اغیار دویدیماز نوغانی خراسانیدر قالب غزلموضوع: امام عصر(ع) |
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم | از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم | |
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم | جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم | |
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر | آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم | |
ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان | رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم | |
چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم | از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم | |
تا رشتهی طاعت به تو پیوسته نمودیم | هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم | |
ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن | کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم | |
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه | در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم | |
شمشیر کجت راست کند قامت دین را | هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم | |
شاها ز فقیران درت روی مگردان | بر درگهت افتاده به صدگونه امیدیم |