از لاله زار توحید آتش زبانه می زد

از ویکی تراث

از لاله زار توحید آتش زبانه می زد از
غلامرضا سازگار



در قالب غزل

با وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن

موضوع: حضرت زهرا(س)
از لاله زار توحید آتش زبانه می زدگل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد
در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بودگر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم راقاتل گهی به کوچه گاهی بخانه می زد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازوگاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیرهاو با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروتمرغ شکسته پر را در آشیانه می زد
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر رااز ناله ای که مادر در آستانه می زد
این روزها که میدید موی مرا پریشانبا اشک دیده می شست با دست، شانه می زد
هنگام شرح این غم از قلب زار(میثم)مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد