اگر درد داری دوا می کنم

از ویکی تراث
اگر درد داری دوا می کنماز غلامرضا سازگاردر قالب غزلموضوع: مناجات با خدا(ماه رمضان)
اگر درد داری دوا می کنمبیا حاجتت را روا می کنم
تو از من گریزیانی و باز منتو را بنده ی خود صدا می کنم
اگر چه زکار تو ناراضی امتو را باز از خود رضا می کنم
تو با من کنی قهر و من آشتیتو کردی خطا من عطا می کنم
تو را خواندم اکنون که باز آمدیکجا دست خالی رها می کنم
به کارت زدی بس گره های کورمخور غم من از لطف وا می کنم
تو از من جدا گشته ای ورنه منکجا از تو خود را جدا می کنم
تو مستوجب آتش دوزخیمن از اشک چشم ات حیا می کنم
مرنج از بلاها که من گاه گاهنوازش تو را با بلا می کنم
زآلودگی تا که پاک ات کنمتو را عاشق کربلا می کنم
به یک یا حسین و به یک قطره اشکتو را پاک از هر خطا می کنم
جواب تو را گر نگویم جفاستکجا من به عبدم جفا می کنم
طبیب و دوای تو «میثم» منممداوات با یک دعا می کنم