اگر عبد گنه کارم تو را دارم چه غم دارم

از ویکی تراث
اگر عبد گنه کارم تو را دارم چه غم دارماز غلامرضا سازگاردر قالب غزلموضوع: مناجات با خدا(ماه رمضان)
اگر عبد گنه کارم تو را دارم چه غم دارماگر مرغ گرفتارم تو را دارم چه غم دارم
اگر آلوده و پستم و گر خالی بود دستمو گر سنگین بود بارم تو را دارم چه غم دارم
اگر آتش برافروزی تن و جان مرا سوزیچه باک از شعلۀ نارم تو را دارم چه غم دارم
هم از لطفت بود هستم هم از جام تو سرمشتمهم از شوق تو سرشارم تو را دارم چه غم دارم
چه در صحرا چه در دریا چه در پایین چه در بالابه هر جانب که رو آرم تو را دارم چه غم دارم
کیم من عبد شرمنده سیه روی و سرافکندهکه با این جرم بسیارم تو را دارم چه غم دارم
تهی از برگ و از بارم میان لاله ها خارمنباشد کس خریدارم تو را دارم چه غم دارم
قرار من شکیب من طبیب من حبیب مندوایم ده که بیمارم تو را دارم چه غم دارم
تو ستّار العیوب استی تو غفّار الذّنوب استیالا ستّار و غفّارم تو را دارم چه غم دارم
سیه رویم سیه بختم بدین پروندۀ سختمبدین اشکی که میبارم تو را دارم چه غم دارم
نه آبی در سبو دارم نه نائی در گلو دارمنه بر رو آبرو دارم تو را دارم چه غم دارم
منم (میثم) که پیوسته به احسان تو دل بستهبغیر از تو که را دارم تو را دارم چه غم دارم