ای ز حریم تو حرم گوشه ای

از ویکی تراث

ای ز حریم تو حرم گوشه ای از
غلام رضا سازگار



در قالب قصیده

موضوع: امام کاظم(ع)
ای ز حریم تو حرم گوشه ایوی ز عطای تو جنان خوشه ای
موسی طور ازلیّت سلاممشعل نور ازلیّت سلام
روح مناجاتی و خیرالعبادقبله ی حاجاتی و باب المراد
هفت فلک گوشه ای از درگهتهشت بهشت آمده فرش رهت
بحر ولایت گهر فاطمهموسی جعفر پسر فاطمه
پله ی تختت قلل عالمینجای گرفتی ز چه در کاظمین
ای همه شب دور سرت گشته عرشپای نهادی ز چه در چشم فرش
برتر از آنی که ثنایت کنمجان چه بود تا که فدایت کنم
بین امامان بنی فاطمهحلم تو مشهورتر است از همه
هم به قضا هم به قدر ناظمیکاظمی و کاظمی و کاظمی
سلسله پیمان تو از ابتداستسیر عروج تو ز خود تا خداست
رشته ی تسلیم تو زنجیرهامشعل شب‌های تو تکبیرها
محبس تو سینه ی سینای نورقعر سیه چال به از کوه طور
زمزمه های تو صدای خداهر نفست بود برای خدا
در دل تاریک سیه چال‌هاهمسخن دوست شدی سال‌ها
یوسف فاطمه تو و قعر چاههمدم شام و سحرت اشک و آه
محبس در بسته ی تو چاه بودهر نفست سیر الی‌الله بود
خصم ستمکار حقیر تو بودسلسله پیوسته اسیر تو بود
نور ز نار تو برافروختهزهر ز سوز جگرت سوخته
بسته همه روزنه های قفستنگ شده در دل تنگت نفس
کس نشنیده شجر طور دلغرق شود در وسط آب و گل
چاه کسی دیده شود حبس ماهماه شنیدید که افتد به چاه
کشته ی صیاد ستمگر شدیمشت پری گشتی و پرپر شدی
گرچه ز جاه تو خبر داشتندچار نفر جسم تو برداشتند
حیف که شد با همه خون دلتمشیّع جنازه ات قاتلت
بر همگان داد ندا آن لعینکه رهبر رافضیان است این
حیف که خون جگرت قوت شدتخته ی در بهر تو تابوت شد
ای علی و فاطمه را نورعینوی دل بشکسته تو را کاظمین
ماه رجب بر تو محرّم شدهوقف غمت گریه ی میثم شده