به‌نام آن‌که جان را فکرت آموخت

از ویکی تراث

به‌نام آن‌که جان را فکرت آموخت از
شیخ محمود شبستری



در قالب مثنوی

با وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن

موضوع: پیامبر(ص)


به‌نام آن‌که جان را فکرت آموختچراغ دل به نور جان برافروخت
ز فضلش هر دو عالم گشت روشنز فیضش خاک آدم گشت گلشن
چو قاف قدرتش دم بر قلم زدهزاران نقش بر لوح عدم زد
از آن دم گشت پیدا هر دو عالموز آن دم شد هویدا جان آدم
تعالی‌الله قدیمی کو به یک دمکند آغاز و انجام دو عالم
در این ره انبیا چون ساربان‌انددلیل و رهنمای کاروان‌اند
وز ایشان سید ما گشته سالارهم او اول، هم او آخر، در این کار
ز احمد تا احد یک میم فرق استجهانی اندر آن یک میم غرق است
بر او ختم آمده پایان این راهدر او منزل شده «أُدعوا إلی الله»
مقام دل‌گشایش جمعِ جمع استجمال جان‌فزایش شمع جمع است