به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست
به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست | عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست | |
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسیِ صبح | تا دلِ مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست | |
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست | به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست | |
زخم خونینم اگر بِهْ نشود بِهْ باشد | خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست | |
غم و شادی برِ عارف چه تفاوت دارد | ساقیا باده بده شادیِ آن کاین غم از اوست | |
پادشاهی و گدایی برِ ما یکسان است | که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست | |
سعدیا گر بکَند سیل فنا خانۀ دل | دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست |
نکات شعر
بیت اول در این دنیا خوشحالی و شادمانی من ناشی از همان خدایی است كه دنیایی با این همه زیبایی خلق كرده است و عاشق سراسر گیتی هستم چرا كه همه ی ای گیتی مخلوق خداوند است . بیت دوم عشق و علاقه و شیرینی زهر را می نوشم ( هر سختی و رنجی را می پذیرم ) زیرا معشوق زیبا روی من آن را تعارف می كند و هر دردی كه از جانب معشوق باشد با دل و جان و با میل و رغبت تحمل می كنم و می پذیرم زیرا درمان همه ی دردها همین معشوق زیبا روی من است .
آرایه ادبی بیت ابتدایی قافیه ها: خرّم، عالم، هم ردیف: از اوست
بیت سوم ارایه ادبی: تضاد درد و درمان