خدا در شور بزمش از عسل پر کرد جامت را

از ویکی تراث

خدا در شور بزمش از عسل پر کرد جامت را شور بزمش از
میثم داوودی



در قالب غزل

با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت راکه شیرین‌تر کند در لحظه‌های تشنه کامت را
رجز خواندی برای مرگ، با لب‌های خشکیدهکه عرش و فرش بر لب می‌برد هر لحظه نامت را
نشان دادی که در نسل حسن، جز حُسن چیزی نیستندید اما نگاه کوفیان ماه تمامت را
دم رفتن به میدان خنده‌ای کردی و فهمیدیکه شیرین می‌کند لبخند تو کام امامت را
میان کارزار زخم‌ها بردی پناه آخربه پیغمبر که پاسخ داد بی‌وقفه سلامت را
در آن لحظه که دشت از بوی تو آکنده شد دیدندملائک با نگاه تازه‌ای روز قیامت را!
تو حُسن مطلع شیرین زبانی در غزل بودیرقم زد با شهادت پس خدا حُسن ختامت را