خيز اى بنده محروم و گنهکار بيا

    از ویکی تراث
    خيز اى بنده محروم و گنهکار بيااز حبیب چایچیاندر قالب غزلبا وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنموضوع: شعر توحیدی
    خيز اى بنده محروم و گنهکار بيايک شب اى خفتۀ غفلت‌زده، بيدار بيا
    بس شب و روز که در زير لَحَد خواهى خفتدَم غنيمت بشمار امشب و بيدار بيا
    شب فيض است و درِ توبه و رحمت باز استخيز، اى عبد پشيمان و خطاکار بيا
    پردۀ شب که بُوَد آيت ستّارىِ مندور از ديدۀ مردم، به شب تار بيا
    اين تويى، بندۀ آلوده و شرمندۀ مناين منم، خالق بخشندۀ ستّار، بيا
    مگشا دست نيازت به عطاى دگراندل به من بسته و بگسسته ز اغيار بيا
    فرصت از دست مده، مى‌گذرد اين لحظاتمنشين غافل و بى‌حاصل و بی‌کار، بيا