در کوفه از وفا و محبت نشسته نیست

از ویکی تراث

در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیست از
ادیب‌الممالک فراهانی



در قالب ترکیب بند (بند هشتم)

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: حضرت مسلم(ع)


در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیستوز مهر و آشتی، سخنی در میانه نیست
کردار، جز نفاق و عمل، جز خلاف نهگفتار، جز دروغ و سخن، جز فسانه نیست
یا کوفیان نیافته‌اند از وفا، نشانیا هیچ از وفا، اثری در زمانه نیست
ای شه میا به کوفه که این ورطۀ هلاکگرداب هایلی است که هیچش کرانه نیست
این مردم منافق زشت دو رویه راخوف از خدای واحد فرد یگانه نیست
دارند تیر‌ها به کمان برنهاده، لیکجز پیکر تو‌، ناوکشان را نشانه نیست
بهر گلوی اصغر تو، تیر کینه هستوز بهر کودکان تو، جز تازیانه نیست
هُش دار! ای کبوتر بام حرم! که بسدام است در طریق و اثر ز آب و دانه نیست
بس عذر‌ها به کشتنت آراستند، لیکجز کینۀ تو، در دل ایشان، بهانه نیست
جانم فدای خاک قدوم تو شد ولیمسکین سرم که بر در آن آستانه نیست
این گفت و مست جرعۀ صهبای وصل شدعکسِ فروغِ دوست بُد و سوی اصل شد