رده:شعرها در وزن مفعول مفاعیل مفاعیلن فع
(تغییرمسیر از رده:شعرها با وزن مفعول مفاعیل مفاعیلن فع)
صفحهها در ردهٔ «شعرها در وزن مفعول مفاعیل مفاعیلن فع»
۱۵۹ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۱۵۹ صفحه دارد.
آ
- آب از دست تو آبرو پیدا کرد
- آن تشنهلبی که منصب سقّا داشت
- آن جمله چو بر زبان مولا جوشید
- آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
- آن لاله که عشق و خون بهارش بودند
- آن نور همیشه منجلی فاطمه است
- آن کشته که دین زنده به نام باشد
- آن یار که غائب است روی ماهش
- آنسو نگران نگاه پیغمبر بود
- آه است به روی لب عالم آه است
- آهن شدهایم و دلمان سنگ شده
- آهنگ سفر کرد به فرمان حسین
- آواز حزین باد پیغمبر کیست؟
ا
- از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
- از روى حسین تا نقاب افکندند
- از غیب ترنّم حضوری آمد
- از چشمۀ نور ساغری پر می کن
- از کوثر معرفت غزلنوشی کن
- اسرار تو در صفات و اسما مخفیست
- امشب که به نام عشق آغاز شدهست
- او غربت آفتاب را حس میکرد
- او جان پیمبر است و جانش مولاست
- اى جوهر عقل عشق را مفهومی
- ای بال و پر و پهنه و پرواز حسین
- ای بحر ببین خشکی آن لبها را
- ای در دل تو زلال ایمان جاری
- ای دلشدگان شاهد مقصود آمد
- ای ذرۀ کوچک مدار هستی
- ای سرو که با تو باغها بالیدند
- ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر
- ای موج امید راهی ساحل تو
- ای موج صفا روانۀ ساحل تو
- ای کاش که در بند نگاهش باشیم
- ای کعبه به داغ ماتمت نیلیپوش
- ایمان به رسول هاشمی مذهب ماست
- این اشک رهایت از دل خاک کند
- اینگونه که با عشق رفاقت دارد
ب
- با اشک تو رودها درآمیختهاند
- با دیدن تو به اشتباه افتادند
- با ذکر حسین بن علی غوغا شد
- با زمزمۀ سرود یارب رفتند
- با ظلم بجنگ حرف مظلوم این است
- با کعبه وداع آخرین بود و حسین
- باران شده بر کویر جاری شده است
- باید به همان سال دهم برگردیم
- باید دل خود به عشق پیوند زدن
- باید صلواتها جلی ختم شود
- بر دامن او گرد مدارا ننشست
- بر سر در آسمانی این خانه
- بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
- بر گلشن دین رسید چون موسم دى
- بشکستهدلی شکسته میخواند نماز
- بوده ست پذیرای غمت آغوشم
- بی نور خدا جهان منّور نشود
- بیتابتر از جان پریشان در تب
ت
د
- دارد دل ما راه نجاتی دیگر
- دانشطلبی که نور ایمان دارد
- در باغ جهان نسیم سرمد آمد
- در باغ دعا اگر بهار است از اوست
- در بند اسارت تو میآید آب
- در بين ملائک از تو نام آوردهست
- در حجم قنوتها دعا تعطیل است
- در دشت بلا که خاک از خون تر بود
- در دفتر عشق کز سخن سرشار است
- در دل خیمه گل یاسمنی داشت حسین
- در سینه به جز دل غمین نیست مرا
- در شهر نمانده اهل دردی جز تو
- در مهر پیامبر حیات است حیات
- در نام رقیه فاطمه پنهان است
- در وحدت حق مظهر ذات است حسین
- در وسعت شب سپیدهای آه کشید
- در کام تو چون زهر شود آب حیات
- دریای عطش لبان پر گوهر تو
- دستی که به حنجر تو خنجر بگذاشت
- دویدهایم که همراه کاروان باشیم
- دیدند که کوه آرزوشان کاه است
م
- ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
- ما منتظران همیشه مشغول دعا
- مدهوشم از این عطر پراکندهٔ سیب
- معراج تکلم است امشب صلوات
- من آب فرات را مکدّر دیدم
- من حال پس از سقوط را میفهمم
- من حسینی مذهبم ای یار من
- من در بر کشتی نجات آمدهام
- منظومهٔ دهر نامرتب شده بود
- موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
- موعود خدا مرد خطر میخواهد
ه
- هان این نفس شمرده را قطع کنید
- هر دل که به ذوق سرمدی خواهد بود
- هر چند ستاره غرق اشک و آه است
- هر چند قدش خمیده امّا برپاست
- هر چند که چشمهی حیات است حسین
- هر کس که ز دنیا طلبی دور شود
- هرچند دعای عاشقان پر دارد
- هرچند ز غربتت گزند آمده بود
- هستی همه سر در قدم فاطمه است
- همپای خطر همسفر زینب بود
- هنگام دعا قلب حزین داشته باش
و
پ
چ
- چشمت به پرندهها بهاری بخشید
- چشمی از غم ستاره باران دارد
- چون دید فراز نی سرش را خورشید
- چون روز حسین در جهان روزی نیست
- چون سرو همیشه راست قامت بودی
- چون شد سر اطهر ابی عبدالله
- چون غنچۀ گل به خویش پیچید علی
- چون فاطمه مظهر خدای یکتاست
- چون فاطمه هیچ واژهای ناب نبود
- چون لاله به ساحت چمن میسوزم
- چون موج ز طوفان بلا برگشته