غم یار
غم یاراز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی |
باده از پيمانه ی دلدار هشياری ندارد | بیخودی از نوش اين پيمانه بيداری ندارد | |
چشم بيمار تو هر كس را به بيماری كشاند | تا ابد اين عاشق بيمار بيماری ندارد | |
عاشق از هر چيز جر دلدار دل بركنده خامش | چونكه با خود جز حديث عشق گفتاری ندارد | |
با كه بتوان گفت از شيرينی درد غم يار | جز غم دلدار عاشق پيشه غمخواری ندارد | |
بر سر بالين بيمار رخت، روزی گذر كن | بين كه جز عشق تو بر بالين پرستاری ندارد | |
لطف كن ای دوست از رخ پرده بگشا ناز كم كن | دل تمنايی ز دلبر غير ديداری ندارد |