ما دل به تو دادیم و ز اغیار گذشتیم

از ویکی تراث
ما دل به تو دادیم و ز اغیار گذشتیماز مرتضوی لنگرودیدر قالب غزلموضوع: امام عصر(ع)
ما دل به تو دادیم و ز اغیار گذشتیمعاشق به تو گشتیم و زِ هَر یار گذشتیم
دیوانه و مدهوشِ تو گشتیم به هر سواز غیرِ تو، از جمله‌ی هشیار گذشتیم
دیدارِ تو خواهیم و دگر هیچ نخواهیماز حوری و از جنّت و اَنْهار گذشتیم
ما شیفته‌ی روی توییم، ای ولیِ عصراِقرار نمودیم و زِ اِنکار گذشتیم
لطفی بکن و رخ بنما، دردْ دوا کُنما رویِ تو خواهیم، ز اَقْمار گذشتیم
اندر پیِ آثار قُدومِ تو نظرهاستبَر دیده قَدَم نِه، که از آثار گذشتیم
ما مست و خُماریم از آن جامِ ولایتما را چه به خَمر، از خُمِ خَمّار گذشتیم
ما منتظرِ مَقْدَمت ای مهدیِ موعوددر راه تو از دِرهَم و دینار گذشتیم
در دایره‌ی جان ننماییم دریغیاز دایره و نقطه و پرگار گذشتیم
اینک به عملْ کار برآید، نَه به گفتارکردار نماییم و زِ گفتار گذشتیم
سَد است اگر جان و زن و ثروت و فرزنددر راه تو ای شاه! از این چار گذشتیم
«مهدی» و همه منتظران در پیِ امرتکُن امر به یک بار، زِ تکرار گذشتیم