ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

از ویکی تراث

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی از
سنایی غزنوی



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن

موضوع: توحیدی
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایینروم جز به همان ره که توأم راهنمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویمهمه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو حکیمی تو عظیمی، تو کریمی تو رحیمیتو نمایندۀ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی، بری از درد نیازیبری از بیم و امیدی، بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن، بری از شبه و شبیهیبری از صورت و رنگی، بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در وصف نگنجینتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبُد این خلق و تو بودی، نبود خلق و تو باشینه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزّی و جلالی همه علمی و یقینیهمه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشیهمه بیشی تو بکاهی همه کمّی تو فزایی
اَحدٌ لَیسَ کمِثلِه، صَمدٌ لیس له ضِدلَمِنَ المُلک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان «سنایی» همه توحید تو گویدمگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی