یک قطره اشک شرم مرا یم حساب کرد

از ویکی تراث
یک قطره اشک شرم مرا یم حساب کرداز علی اکبر لطیفیاندر قالب غزلموضوع: مناجات با خدا(ماه رمضان)
یک قطره اشک شرم مرا یم حساب کردکوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه یکى گرفت ،به پاى همه نوشتما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکردیک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد
پیش کریم ، دست به جیبم نمیبرمخرج من است، کیسه حاتم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم؟!منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
مقصد عبودیت که نباشد، نمیشودحتى روى عبادت بلعم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمیبرداز اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولیوقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد علىباید به روى شاه دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیت غفران نداشت کهپس روى گریه هاى محرم حساب کرد
فرمود “بالحسین” بگو،گفتم و خریدیعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنندممنون حیدریم که درهم حساب کرد