ای که از سوز تو پیداست تمنای حسین | | «روزه یعنی عطش و روضۀ لبهای حسین» |
روزه یعنی که به تکبیرة الاحرام سحر | | قصد قربت کنی از مسجد الاقصای حسین |
روزه چون «حر» به کنار آمدن از راه خطاست | | چشم پوشیدنِ از غیر و تماشای حسین |
این «حبیب» است که یک روزه به دست آوردهست | | سندِ دیدن محبوب به امضای حسین |
روزه یعنی که بخواهی به دعای شب قدر | | شوق پیوستنِ یک قطره به دریای حسین |
روزه یعنی که به صحرای بلا، جام به دست | | آب بردن به سوی خیمۀ گلهای حسین |
روزه یعنی که توقف به لب شط فرات | | اقتدا کردنِ سی روز به سقای حسین |
وقت افطار شد ای سوخته در آتش دل | | «روزه یعنی عطش و روضۀ لبهای حسین» |