این اشک‌ها به پای شما آتشم زدند

از ویکی تراث

این اشک‌ها به پای شما آتشم زدند از
سیدحمیدرضا برقعی



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: امام حسین(ع)


این اشک‌ها به پای شما آتشم زدندشکر خدا برای شما آتشم زدند
من جبرئیلِ سوخته بالم، نگاه کن!معراج چشم‌های شما آتشم زدند
سر تا به پا خلیلِ گلستان‌نشین شدمهر جا که در عزای شما آتشم زدند
از آن طرف مدینه و هیزم، از این طرفبا داغ کربلای شما آتشم زدند
بردند روی نیزه دلم را و بعد از آنیک عمر در هوای شما آتشم زدند
گفتم کجاست خانۀ خورشید شعله‌ور؟گفتند بوریای شما... آتشم زدند
دیروز عصر تعزیه‌خوانان شهرمانهمراه خیمه‌های شما آتشم زدند
امروز نیز نیّر و عمّان و محتشمبا شعر در رثای شما آتشم زدند


نکته ای از شعر

تصویرها و توصیفاتی که در شعر می‌بینیم، نشانگر صمیمیت زبان شاعر، آشنایی او با زبان و شیوه‌ی روایت مراثی در محافل عزاداری است، تا بدان‌جا که با کاربرد «آتشم زدند» به عنوان ردیف شعر و آفرینش مضمون‌های متنوع و متفاوت، به هر شکل ممکن بر این آشنایی صحّه می‌گذارد و تأکید می‌کند.اگر قرار باشد به دنبال تعریفی برای شعر ولایی و مصداق‌هایی برای آن باشیم، به‌یقین یکی از بهترین مصداق‌ها شعر زیر است که «عموم‌فهم» و «خصوص‌پسند» است و در سه عرصه‌ی لفظ، موسیقی و پیام، گام‌‌های بلندی برداشته است.