پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست

از ویکی تراث

پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست از
علی علیم علی عالم



در قالب قصیده

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

موضوع: امیرالمومنین(ع)
پیام نور به لب‌های پیک وحی خداستبخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست
غدیر سید اعیاد و اشرف ایّامغدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی است
غدیر عید همه عُمر با علی بودنغدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست
غدیر بر همه حق باوران تجلی حقغدیر بر همه گم‌گشتگان چراغ هُداست
غدیر کعبۀ مقصود شیعه در عالمغدیر جنت موعود خلق در دنیاست
غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عُمرغدیر میوۀ توحید اولیا همه جا است
غدیر آینۀ لا اله الا هوغدیر آیت سبحان ربی الاعلی است
هنوز از دل تفتیدۀ غدیر بلندصدای مدح علی با نوای روح فزاست
هنوز گوهر وصف علی بود در گوشهنوز لعل لب مصطفی مدیحه‌سراست
هنوز لالۀ «اَکمَلتُ دینکُم» رویدهنوز طوطی «اَتمَمتُ نعمَتی» گویاست
هنوز خواجۀ لولاک را نداست بلندکه هر که را که پیمبر منم علی مولاست
چنان‌که من همگان را به نفس اولایمعلی وصی من از نفس او به او اولاست
علی علیم و علی عالم و علی اعلمعلی ولی و علی والی و علی والاست
علی مدرس جبریل در شناخت حقعلی معلم آدم به عَلَّمَ الاَسماست
علی صراط و علی محشر و علی میزانعلی بهشت و علی کوثر و علی طوباست
علی چو شخص پیمبر هماره بی‌مانندعلی چو ذات الهی همیشه بی‌همتاست
علی‌ست حق و، حقیقت به دور او گرددعلی‌ست عدل و عدالت به خط او پویاست
علی، محمد و فرقان و نور و کوثر و قدرعلی، مُزمّل و یاسین و یوسف و طاهاست
حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلقبگو مخالف هارون مخالف موساست
کسی که گفت «سلونی»، سزد امامت رانه آن‌کسی که به «لولا»، به جهل خود گویاست
کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ستنه آن‌که راحتی جان خویش را می‌خواست
کسی که بت شکند بر فراز دوش نبیبرای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست
صواب نیست صوابی که بی‌ولای علی‌ستنماز نیست نمازی که بی‌علی برپاست
من و جدا شدن از مرتضی خدا نکندکه هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست
مگر نگفت نبی با هم‌اند، «حق» و «علی»اگر علی نبود در میانه، حق تنهاست
تمام قرآن در حمد و، حمد بسم اللهتمام بسمله در با، علی چو نقطۀ باست
الا کسی که تو را از علی جدا کردندپناهگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟
مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیستبهشت من همه در صورت علی پیداست
کجا امام توان یافتن چو شخص علیکه هم‌کلام خداوند و هم‌نشین گداست
مرا بس است تولای چارده معصومکه این ولایت، فوق تمام نعمت‌هاست
مگر نگفت پیمبر، کتاب و عترت منامانتی‌ست که پیوسته در میان شماست؟
مگر نگفت که این دو، ز هم جدا نشونداگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست
عبادت ثقلین است بسته بر ثقلینکه مهر طاعت هر بنده مهر آل عباست
هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیرولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست
بگو که خصم شود منکر غدیر، چه باککه آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست