چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد | که غم برای کسی جز تو آفریده نشد | |
چه بغضها که گلوی تو را فشرد ولی | صدای گریۀ تو لحظهای شنیده نشد | |
دلی نبود که همرزم تیغها نشود | گلی نماند که با دست زخم چیده نشد | |
به استواری لحن تو در حماسه قسم | به قامتت که دمی زیر غم خمیده نشد | |
قسم به صبر به داغی که تازه است هنوز | دلی صبورتر از زینب آفریده نشد |