پرش به محتوا
جمع و باز کردن نوار کناری
جستجو
فارسی
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
راهنما دربارهٔ مدیاویکی
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
ایجاد تغییرمسیر
افزودن زبانها
افزودن پیوند
رده
:
شعرها با موضوع حضرت زینب(س)
رده
بحث
فارسی
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
راهنما
از ویکی تراث
صفحهها در ردهٔ «شعرها با موضوع حضرت زینب(س)»
۴۰ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۴۰ صفحه دارد.
آ
آتشفشان زخم منم داغ دیدهام
آنچه از من خواستی با کاروان آورده ام
ا
ادب آموخته مکتب طاهایی تو
از غیب ترنّم حضوری آمد
ای نازنین برادر با جان برابرم
ای کاش فراغتی فراهم میشد
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
اینک زمان زمان غزلخوانی من است
ب
با دست بسته است ولی دستبسته نیست
با سری بر نی دلی پر خون سفر آغاز شد
باز اسم کوفه آمد در میان و نام شام
بستند چو بر پشت شتر، محمل زینب
به سوی شام و کوفه ام دل شکسته می برند
ت
تا باد مرکبیست برای پیام تو
تا تو بودی نفس آینه دلگیر نبود
ح
حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد
د
دارد به دل صلابت کوه شکیب را
داستان هایی که از شام خراب آورده ام
در سایۀ این حجاب نوری ازلیست
ر
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی
ز
زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
زینب فرشته بود و پرخویش وا نکرد
س
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب
سر به دریای غمها فرو میکنم
سرخی شمشیر و سرنیزه تماشایی نبود
ش
شبی که بر سر نی آفتاب دیدن داشت
شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیّالم
شنیده بود شهادت طنین گامت را
ص
صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
ع
عيان مي كرد راز دل امان می داد اگر وقتش
ف
فلک با عترت خیر البشر لختی مدارا کن
م
من ماندم و مرغ سحر و نوحهگریها
میگوید از شکستن سرو تناورش
ن
نه فقط سرو در این باغ تناور دیده
چ
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
چون او کسی به راه وفا یاوری نکرد
ک
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
کسی محبت خود یا که برملا نکند
کعبه بی نام ونشان می ماند اگر زینب نبود
رده
:
شعرها بر پایه موضوع