با سری بر نی دلی پر خون سفر آغاز شد

از ویکی تراث

با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شد سفر آغاز شد از
محمدحسین ملکیان



در قالب غزل

با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

موضوع: حضرت زینب(س)


با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شداین سفر با کوله‌باری مختصر آغاز شد
کربلا اما برای زینب از این پیش‌تراز شکاف فرق خونین پدر آغاز شد
کربلا شاید که با تیری به تابوت حسنکربلا شاید که با خون جگر آغاز شد
خیمه‌ای که سوخت، زینب را به حیرت وا نداشتکربلا از شعله‌های پشت در آغاز شد
کربلا را دیده‌ای از چشم زینب؟ معجزه‌ستوَه! چه اعجازی که با شقّ‌القمر آغاز شد
اربعین، زینب مجال گریه بر این داغ یافتپس محرم تازه در ماه صفر آغاز شد
کربلا با داغ هفتاد و دو تَن پایان گرفتکربلای دیگری با یک نفر آغاز شد