یاد دیدار تو ای دوست ز خاطر نشود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
{{ب|جان حیران به لب آمد به تمنای وصال|بیم آن است که وصل تو مقدر نشود}} | {{ب|جان حیران به لب آمد به تمنای وصال|بیم آن است که وصل تو مقدر نشود}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۶
یاد دیدار تو ای دوست ز خاطر نشود | آن چنان کرده به دل جای که دیگر نشود | |
از غم هجر تو تا چند بسوزم شب و روز | ترسم از آن که لقای تو میسر نشود | |
با خیالت سوی هر خیل رود خیل خیال | خود محال است که منصور و مظفر نشود | |
از پس ختم رسل گر چه بود فرض محال | نبی ار خلق شود کس چو پیمبر نشود | |
صد هزاران شود از خلق چو کوثر به یقین | بر همه غیر علی ساقی کوثر نشود | |
مادر دهر هزاران اگر آرد دختر | هم چو زهرا یکی از آن همه دختر نشود | |
بر جوانان جنان غیر دو فرزند رسول | هیچ کس در دو جهان سید و سرور نشود | |
غیر آن نه گهر پاک که از نسل حسین | به وجود آمده کس حجت داور نشود | |
گر هزاران جهان قائم بالامر شوند | بجز از قائم برحق کس دیگر نشود | |
تا به کی مهدی موعود بسوزم به امید | دوره غیبتت از چیست که آخر نشود | |
جان حیران به لب آمد به تمنای وصال | بیم آن است که وصل تو مقدر نشود |