ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: حضرت زینب(س)
درباره زبان حال حضرت زینب(س) با برادرش امام حسین(ع)


ای نازنین برادرِ با جان برابرمافتاده‌ای به خون ز چه؟ ای میر لشگرم!
برخیز بهر یاری‌ام، ای آن که بوده‌ایدر هر بلیّه یارم و در هر ورطه یاورم
با آن شجاعتی که تو را بود، بینمتافتاده‌ای به خاک، ولی نیست باورم
قد راست کن که گر علمت آمده نگونبهرت ز آهِ دل، علمِ دیگر آورم
رو در حرم نمی‌کنی، ای مه‌لقا! چرا؟بی‌مهری از که دیده‌ای؟ ای ماه‌پیکرم!
از اشک دیده، مشک نمایم پُر آب، خیزآور ز انتظار برون، چشم دخترم
یک‌ جا ز داغ مرگ تو، یک ‌جا ز بیم خصمدیگر کجا به خواب رَود چشم خواهرم؟
دردا! که آخر از ستم خصم دون شکستپشتم ز مرگ تو، کمر از داغ اکبرم
با این دو داغ، شاد از آنم که نگْذردافزون ز ساعتی که بُرند از قفا، سرم
جسم تو پاره‌پاره و دور است خیمه‌گاهای پاره‌پاره تن! تن پاکت کجا برم؟
تیری که جا گرفته، چو مژگان به چشم توجاری نمود، خونِ دل از دیده‌ی ترم
«جودی» بجاست ار که بگویی ز سیل اشکتوفان نوح می‌رود از دیده‌ی ترم