بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است

از ویکی تراث

بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است از
وفایی شوشتری



در قالب ترکیب بند بند پنجم

موضوع: امام حسین(ع)


بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم استپس گریه تا به حشر بر آن زخم‌‌ها، کم است
زآن ناوکی که بر دلت آمد ز شَست کینخون دل از دو دیده، روانم دمادم است
زآن تیغ کین به فرق تو تا حشر، خاک غمبر فرق ما همین نه که بر فرق عالم است
از پیچ و تاب تشنگی‌ات بر لب فراتچشم جهانیان همه چون دجله و یم است
تنها همین فرات، نشد از خجالت آباز روی تو فرو به زمین رفته، زمزم است
ای تشنه‌ای که از اثر اشک ماتمتتا روز حشر، گلشن دین سبز و خرّم است
از بس مصیبت تو عظیم اوفتاده اسنام تو و شکسته‌دلی، هر دو با هم است
بر فرق و حلق اکبر و اصغر چو بنْگرمهر یک مصیبتش به دل از هر یک اعظم است
زین غم به چرخ چارُم و در هشت باغ خلدگریان و زار، مریم و عیسی بن مریم است
هر دل که در غم تو بُوَد، خرّم است و شادخرّم دلی مباد که فارغ از این غم است
شادی به ما، همین نه مُحرّم، حرام کردهر مه به یاد روی تو بر ما، محرّم است
گویند در بهشت برین، جای گریه نیستگر نیست گریه بر تو، مرا جای ماتم است
هر جا که هست ذکر تو، آن‌ جا بهشت ماستجایی که نیست یاد تو، آن ‌جا جهنّم است
عهدی که با تو بسته وفایی به عهد پیشصد شکر کز وفای تو آن عهد، محکم است