به حلق تشنه آن رشک غنچۀ سیراب

از ویکی تراث

به حلق تشنه آن رشک غنچۀ سیراب از
خواجوی کرمانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

موضوع: امام حسین(ع)


به حلق تشنه آن رشک غنچۀ سیرابکه رخ به خون جگر شوید از غمش عناب
شه دو مملکت و شهسوار نه مضمارمه دوازده برج و امام شش محراب
فروغ جان رسول و چراغ چشم بتولبهار عشرت و نوباوۀ دل اصحاب
حدیث مقتل او گر به گوش کوه رسدشود ز خون دل اجزای او عقیق مذاب
و گر سپهر برد نام آتش جگرشکند به اشک چو پروین ستارگان را آب
به کربلا شد و کرب و بلا به جان بخریدگشود بال و ازین تیره خاکدان بپرید