در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را

از ویکی تراث

در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را از
لیلا رسولی



در قالب غزل

با وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن

موضوع: امام حسین(ع)


در آتشی از آب و عطش سوخت تنت رادر دشت رها کرد تن بی‌کفنت را
پرپر شده بر خاک، رها کرد و پراکنددر خاطره‌ها عطر خوش پیرهنت را
در سوگ تو خون از دل هر سنگ برآوردوقتی که به خون کرد شناور بدنت را
می‌خواست که باران عطش بر تو بباردمی‌خواست خدا بر سر نی گل شدنت را
می‌خواست ببویند همه عالم و آدمقرآن شکوفندهٔ باغ دهنت را
تا قلب اسیران شب، آرام بگیردافروخت سر نیزه چراغ سخنت را
ای هدهد هادی که به سیمرغ رساندیدر قاف بلا آن همه مرغ چمنت را
بگذار که در دفتر دل‌ها بنویسندبا داغ، غزل مرثیهٔ سوختنت را