در جوانی بی حسین احساس پیری می كنم

از ویکی تراث

در جوانی بی حسین احساس پیری می كنم از
ولی الله کلامی زنجانی



در قالب غزل

موضوع: امام حسین(ع)


در جوانی بی حسین احساس پیری می كنمبگذر از پیری كه احساس حقیری می كنم
دولتِ عشقش بنازم با لباس نوكریدر سفارت خانه ی دل ها سفیری می كنم
من فقیر اهل بیتم لیك كَشكولم پُر استفخر بر تاجِ شهان با این فقیری می كنم
گفت زاهد از چه رو بر سینه محكم می زنیگفتم از آئینه ی دل گَردگیری می كنم
من اسیر رشته ی زلف حسینم، مدعیناز بر آزادگان با این اسیری می كنم
گر امیرالعاشقین این عشق را امضاء كندمی روم عرش و ملائك را امیری می كنم
در حرم ناخوانده رفتم حضرت معشوق گفتخود بیا، بی خود بیا مهمان پذیری می كنم