هجوم موج بلا را به چشم خود دیدم

از ویکی تراث
هجوم موج بلا را به چشم خود دیدماز قاسم نعمتیدر قالب غزلموضوع: امام حسین(ع)
هجوم موج بلا را به چشم خود دیدمغروب کرببلا را به چشم خود دیدم
به سر زنان پی عمه به روی تل رفتمذبیح دشت منا را به چشم خود دیدم
میان آن همه نیزه به دست در گودالسنان بی سر و پا را به چشم خود دیدم
به زور نیزه زره را ز تن در آوردندمرملٌ بدماء را به چشم خود دیدم
ز قتلگاه همه دست پر که می‌‌رفتندبه دوش خولی، عبا را به چشم خود دیدم
زمان حملۀ آن ده سوار تازه نفسغبار روی هوا را به چشم خود دیدم
میان پنجۀ هر نعل تازه و میخشلباس خون خدا را به چشم خود دیدم
سلام بر بدن بی سری که عریان شدتن به خاک رها را به چشم خود دیدم
میان طایفه‌ها رأس‌ها که قسمت شدسر همۀ شهدا را به چشم خود دیدم
عمو که خورد زمین، روی حرمله واشدتمام واقعه‌ها را به چشم خود دیدم
به پشت خیمه به دنبال قبر اصغر بودشکار رأس جدا را به چشم خود دیدم
فرار دختری آتش گرفته در صحرامیان هلهله‌ها را به چشم خود دیدم
گذشته از همۀ اینها به شهر بد نامانزمان قحط حیا را به چشم خود دیدم
میان مجلس نامحرمان و بزم شرابورود آل عبا را به چشم خود دیدم
ته پیالۀ خود را کنار سر می‌‌ریختقمار و تشت طلا را به چشم خود دیدم
ضریح صورت جدم دوباره ریخت به همشتاب چوب جفا را به چشم خود دیدم
عزیز کردۀ زهرا، کنیز مردم نیستاشارۀ دو سه تا را به چشم خود دیدم