یا للعجب که تشنۀ آب فرات بود

از ویکی تراث

یا للعجب که تشنۀ آب فرات بود تنشه لب شهید از
طرب اصفهانی



در قالب غزل قصیده

موضوع: امام حسین(ع)
یا للعجب که تشنۀ آب فرات بودشاهی که خاک درگهش، آب حیات بود
شد تشنه‌لب شهید، میان دو نهر آببا آن که مهر مادرش، آب فرات بود
قسمت به کائنات کنی گر بلای اوافزون بلای او ز همه کائنات بود
آن شه چو رخ به عرصۀ جان باختن نمودروحُ الامین پیاده، در آن عرصه مات بود
با التفات او به سوی بارگاه قُرببر جان و مال، کی دگرش التفات بود
گر ذات پاک حق به صفات اندر آمدیمی‌گفتمی که ذات وی، آثار ذات بود
غالی اگر نخوانی و کافر ندانی‌امگویم که ذات او، همه عین صفات بود
آن شاه از آن ثبات که فرمود در بلاکی کوه را تحمّل صبر و ثبات بود
نام حسین، چون قلم صُنع زد رقمدندانه‌اش، کلید مراد و نجات بود
گفتم «طرب» هر آن چه به غیر از رثای اودر پیش طبع اهل سخن، ترّهات بود