ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۶: خط ۱۶:
  | یادداشت =
  | یادداشت =
}}
}}
'''ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت''' را شاعر آیینی [[جودی خراسانی]] درباره امام حسین(ع) سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در ده بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن می‌باشد.


==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت|وی غریبی که به صحرای بلا، شد وطنت}}
{{ب|ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت|وی غریبی که به صحرای بلا، شد وطنت}}
خط ۳۱: خط ۲۹:
{{ب|شد قبا، پیرهن صبر به تن، «جودی» را|تا ز تن کرد برون، خصم لعین، پیرهنت}}
{{ب|شد قبا، پیرهن صبر به تن، «جودی» را|تا ز تن کرد برون، خصم لعین، پیرهنت}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]
[[رده:شعرهای کهن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۲

ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: امام حسین(ع)


ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنتوی غریبی که به صحرای بلا، شد وطنت
ننمود از غم خود، ناله به دوران، ایّوبیاد می‌کرد دمی گر غم و رنج و مِحَنت
کرد یعقوب فراموش ز یوسف، روزیکه چو اکبر، گلی افتاد به‌ خاک از چمنت
به‌ جز از آب، چه کردی طلب؟ ای شاه! که خصمکُشدت تشنه و گوشی ندهد بر سخنت
به تو، ای تشنه! نداد آب، مگر خصم ندید؟کز عطش، دود رَوَد جای نفس از دهنت
بود تقصیر تو، شاها! چه؟ که بعد از کشتننرم سازند ز ضرب سُم مرکب، بدنت
بر تو، ای یوسف گم‌گشته! ز ضرب سُم اسبتن کجا مانْد؟ که گویند چه شد پیرهنت
ای سلیمان زمان! کی بُوَد این ظلم روا؟بهر انگشتری، انگشت بُرَد اهرمنت
کفنی کاش در آن ‌دشت بُدی زینب را!تا که از راه محبّت بنمودی کفنت
شد قبا، پیرهن صبر به تن، «جودی» راتا ز تن کرد برون، خصم لعین، پیرهنت