باز کردن منو اصلی
خانه
تصادفی
تغییرات اخیر
صفحههای ویژه
ورودی کاربران
تنظیمات
دربارهٔ ویکی تراث
تکذیبنامهها
جستجو
منوی کاربری
ورود
رده
:
شعرهای علی انسانی
رده
بحث
زبان
پیگیری
تاریخچه
ویرایش
بیشتر
اطلاعات صفحه
پیوند پایدار
پیوندها به این صفحه
صفحهها در ردهٔ «شعرهای علی انسانی»
۲۲ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۲۲ صفحه دارد.
آ
آزار دادهاند ز بس در جوانیام
ا
از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم
اگر بر آستان خوانی مرا خاک درت گردم
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
ای بحر ببین خشکی آن لبها را
ای ساقی سرمست ز پا افتاده
ای سرزمین کربلا ای کوی جانانم
ای شمع سینهسوخته انجمن علی
ب
بیمار غیر شربت اشک روان نداشت
بیهوده قفس را مگشایید پری نیست
ج
جان بر لب من آمد و جانان به بر من
ر
راس تو را به روی نی، هرچه نظاره می کنم
س
سقا به آب، لب ز ادب آشنا نکرد
ش
شکست باورت، ای کوه پشت خنجر را
م
من آب فرات را مکدّر دیدم
من از کودکی عاشقت بوده ام
من بیمار مداوا نکند خوشنودم
ن
ندارد هیچ کس در این دل زندان نشان از من
نماز عشق شکسته نخوانده بودم وخواندم
چ
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید
ک
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفتهست
گ
گر کشم خاک پای تو در چشم
رده
:
شعرها بر پایه شاعر