صفحههای بدون پیوندهای زبان
این صفحات پیوندی به صفحهای به زبان دیگر نمیدارند:
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۴۵۱ تا #۵۰۰.
- حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
- حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
- حیف از فاطمه آن نخل جوان
- خال لب (امام خمینی)
- خانقاه دل
- خانه ی عشق
- خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست
- خاک را منزلتی در همه ایجاد نبود
- خبر آمد که ز معشوق خبر می آید
- خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید
- خدا به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم
- خدا در شور بزمش از عسل پر کرد جامت را
- خدا میخواست تا تقدیر عالم این چنین باشد
- خدا نوشت به اسم شما سپیدهدمان را
- خدا وقتی نخواهد عمر دنیا سر نخواهد شد
- خدا گر بار ایمان تو را سنجد سر مویی
- خراب جرعهای از تشنگی سبوی من است
- خرقه ی تزوير
- خرم دلی که منبع انهار کوثر است
- خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت
- خضر راه
- خط به خط احبار در تورات سرگردان تو
- خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است
- خم ابروی تو محراب رکوع است و سجودم
- خم غدير و ساقی و صهبای احمد است
- خنجر شمر به خون شه خوبان تشنه
- خواجه حق پیشوای راستین (عطار)
- خوب است روضه روضۀ ارباب بهتر است
- خورشید به خون نشستهام آه رسید
- خورشید به قدر غم تو سوزان نیست
- خورشید بود و جانب مغرب روانه شد
- خورشید دست بر سر و دستار میزند
- خورشید هر شب میدمد از مشرق پیشانیات
- خورشید گرم دلبری از روی نیزهها
- خوش آن دلی که گذر سوی کربلا بکند
- خوش آن که تو بازآیی و من پای تو بوسم
- خوشا شاه و خوشا روز وصالش
- خوشوقت کسی که جز وفا کارش نیست
- خون خوردم در غم آن طفل که جای لبنش
- خيز اى بنده محروم و گنهکار بيا
- خّرم آن دل که از آن دل به خدا راهی هست
- دارالزیاره نبی (سازگار)
- دارد به دل صلابت کوه شکیب را
- دارد دل ما راه نجاتی دیگر
- دارم شرر به سینه چو نی از نوای تو
- داستان هایی که از شام خراب آورده ام
- داغ تو در سراچه قلبم چه میکند
- داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت
- دانشطلبی که نور ایمان دارد
- دخترفکر بکر من غنچه لب چو واکند