صفحههای یتیم
به صفحههای زیر از هیچ صفحهٔ دیگری در ویکی تراث پیوند داده نشدهاست و در هیچ صفحهٔ دیگری گنجانده نشدهاند.
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۶۰۱ تا #۶۵۰.
- ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب
- سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود
- سحر دمیده و بر شیشه میزند باران
- سخن دل
- سر به دریای غمها فرو میکنم
- سر شب تا به سحر گوشه زندان چه کنم
- سر میگذارد آسمان بر آستانت
- سر نهادیم به سودای کسی کاین سر از اوست
- سرخی شمشیر و سرنیزه تماشایی نبود
- سرمایه محبت زهراست دین من
- سرود عشق
- سرِّ جان
- سرگشته بانوان وسط آتش خیام
- سعی کن در عزت سیپاره ماه صیام
- سفر عشق
- سفیر عطشان
- سقا به آب، لب ز ادب آشنا نکرد
- سقای مظلومان منم
- سلام ای بادها سرگشتهٔ زلف پریشانت
- سلام ایزد منان سلام جبرائیل
- سلطان ابوالحسن علی موسی آن که هست
- سنگها آینهها نام تو را میخوانند
- سوار گمشده را از میان راه گرفتی
- سوز جگر از دل به زبان آمده بود
- سکهها ایمانشان را برد بیعتها شکست
- سیاست داشت اما مثل حیدر بود در میدان
- سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود
- شادی هر دو جهان بیتو مرا جز غم نیست
- شاعر آیینی:رحیم منزوی اردبیلی
- شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
- شاه دین چون جانب میدان شتافت
- شاه ما شاه است و نامش مرتضاست
- شاهنشه دین حسین آن وجه الله
- شاهی که بود ساقی کوثر پدر او
- شاهی که جان سپرد و به سر افسرش نبود
- شاهی که جبرئیل بُدی خادم درش
- شاید که برای تعزیت میآید
- شب است و دشت هیاهوی مبهمی دارد
- شبه پیغمبر علی از صدر زین افتاده است
- شبی که بر سر نی آفتاب دیدن داشت
- شبی که نور زلال تو در جهان گم شد
- شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید
- شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیّالم
- شده شرمنده شمس از روی حضرت کاظم
- شده عالم منور از جلوات محمدی
- شدهست آینۀ حیّ لایموت صفاتش
- شرح جلوه
- شعرم به مدح حضرت زهرا رسیده است
- شعله زد در خرمن جان آه آتش زای من
- شفق نشسته در آغوشت ای سحر برخیز