صفحه‌های بدون پیوندهای زبان

این صفحات پیوندی به صفحه‌ای به زبان دیگر نمی‌دارند:

نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۵۰۱ تا #۵۵۰.

  1. دختری را خانه در ویرانه بود
  2. در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
  3. در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
  4. در باغ جهان نسیم سرمد آمد
  5. در باغ دعا اگر بهار است از اوست
  6. در بند اسارت تو می‌آید آب
  7. در بين ملائک از تو نام آورده‌ست
  8. در تاب رفت و تشت به بر خواند و ناله کرد
  9. در جهان نشنیده ام تا بود این چرخ کبود
  10. در جوانی بی حسین احساس پیری می كنم
  11. در حجم قنوت‌ها دعا تعطیل است
  12. در حرم پیچید عطر سیب زائر فیض برد
  13. در حیرتم به محشر از این ماجرای او
  14. در دریای سرمدست علی
  15. در دشت بلا که خاک از خون تر بود
  16. در دفتر عشق کز سخن سرشار است
  17. در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم
  18. در دل خاكم و امّيد نجاتي دارم
  19. در دل خیمه گل یاسمنی داشت حسین
  20. در دل شب خبر از عالم جانم کردند
  21. در ره عشق عجب شهرت و نامی دارم
  22. در روزگاران غریبی، آشنا بودى
  23. در سایۀ این حجاب نوری ازلی‌ست
  24. در سرخی غروب نشسته سپیده‌‌ات
  25. در سرم پیچیده باری های و هوی کربلا
  26. در سینه به جز دل غمین نیست مرا
  27. در شهر نمانده اهل دردی جز تو
  28. در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
  29. در مهر پیامبر حیات است حیات
  30. در میان آید به هر جا گفت‌وگوی کربلا
  31. در نام رقیه فاطمه پنهان است
  32. در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین
  33. در هيچ پرده نيست نباشد نوای تو
  34. در وحدت حق مظهر ذات است حسین
  35. در وسعت شب سپیده‌ای آه کشید
  36. در کام تو چون زهر شود آب حیات
  37. در کنار علقمه سروی زپا افتاده است
  38. در کوفه از وفا و محبت نشسته نیست
  39. در گریه غرق بود ولیکن صدا نداشت
  40. دريا و سراب
  41. دريای جمال
  42. دريای عشق
  43. دريای فنا
  44. درگاه جمال
  45. دریای عطش لبان پر گوهر تو
  46. دست از جهان بشویم عزّ و شرف نجویم
  47. دست اندر لام لا خواهم زدن
  48. دست و پا کمتر بزن دشمن تماشا مى کند
  49. دستی که به حنجر تو خنجر بگذاشت
  50. دشمن خرابه را به تو آسان گرفته بود