صفحههای بدون پیوندهای زبان
این صفحات پیوندی به صفحهای به زبان دیگر نمیدارند:
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۱٬۰۰۱ تا #۱٬۰۵۰.
- میرفت که با آب حیات آمده باشد
- میروی دریا دل من دست خالی برنگردی
- میشود بر شانۀ لطفت پریشان گریه کرد
- میمیرم از دلشورههای اربعینی
- مینویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
- میگوید از شکستن سرو تناورش
- نازم آن زنده شهیدی که بر داور خویش
- نام تو را نوشتم و پشت جهان شکست
- نامه بنوشتند
- ناگهان در یک سحر ایمان خود را یافتم
- نبود به جز از علی کسی مرد خدا
- نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود
- ندارد هیچ کس در این دل زندان نشان از من
- ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
- نرسد اگر به على كسى به كجا رود به كجا رسد
- نسیم عشق وزان شد به گاهوارۀ عشق
- نسیمِ صبح عنبر بیز شد بر تودهء غبرا
- نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت
- نشستم گوشهای از سفره همواره رنگینت
- نشسته سایهای از آفتاب بر رویش
- نفس در سینه از آهمم شرر شد
- نماز عشق شکسته نخوانده بودم وخواندم
- نمازی خواندهام در بارش یکریز ترتیلش
- نمی از چشمهای توست چشمه رود دریا هم
- نمیشد خالی از عَمّارها دور و برت ای کاش
- نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
- نه اینکه سوره ابوطالب است و آیه علی ست
- نه فقط سرو در این باغ تناور دیده
- نه مراست قدرت آنکه دم، زنم از جلال تو یا علی
- نوبت کار شه تشنه چو از دادن سر رفت
- نوخاستهای ز نسل درد آمده است
- نور فلک از جبین تابنده اوست
- نوریست میان شعر احمر
- نگاهی گرم سوی کودکانش
- نی ناله کرد و باز ترنّم شروع شد
- نیزهدارت به من یتیمی را
- نیک پی اسب چرا بیرخ شاه آمدهای
- هاشم شکوهی
- هاله ای بر چهره از نور خدا دارد حسین
- هان این نفس شمرده را قطع کنید
- هجوم موج بلا را به چشم خود دیدم
- هر دل که به ذوق سرمدی خواهد بود
- هر دلی کز تو شود غمزده آن دل شادست
- هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله
- هر زمان دل یاد از شهزاده اکبر میکند
- هر سال ماجرای تو و سوگواری ات
- هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به رویم
- هر چند ستاره غرق اشک و آه است
- هر چند قدش خمیده امّا برپاست
- هر چند که چشمهی حیات است حسین