صفحه‌های یتیم

به صفحه‌های زیر از هیچ صفحهٔ دیگری در ویکی تراث پیوند داده نشده‌است و در هیچ صفحهٔ دیگری گنجانده نشده‌اند.

نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۲۰۱ تا #۲۵۰.

  1. این بار چندم است کفن باز می‌کنم
  2. این جشنها برای من آقا نمی‌شود
  3. این جوان کیست كه گل صورت از او دزدیده‌ست
  4. این حریم کیست کز جوش ملایک روزبار
  5. این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
  6. این دست ما و دامنت ای دست کردگار
  7. این زن که از برابر طوفان گذشته بود
  8. این كیست از خورشید مولا ماه‌روتر
  9. این نقد دل نثار شهیدان کربلا
  10. این چه شوری بود ای سر که تو بر سر داری
  11. اینک زمان زمان غزل‌خوانی من است
  12. این‌ چه‌ خروشی‌ست‌؟ این‌ چه‌ معمّاست‌؟
  13. این‌گونه که با عشق رفاقت دارد
  14. ایّام در‌هم است از این ماجرا هنوز
  15. با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
  16. با اشک تو رودها درآمیخته‌اند
  17. با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر
  18. با دست بسته است ولی دست‌بسته نیست
  19. با دیدن تو به اشتباه افتادند
  20. با ذکر حسین بن علی غوغا شد
  21. با زخم‌های تازه گل انداخت پیکرش
  22. با زمزمۀ سرود یارب رفتند
  23. با سر رسیده‌ای بگو از پیکری كه نیست
  24. با سری بر نی دلی پر خون سفر آغاز شد
  25. با ظلم بجنگ حرف مظلوم این است
  26. با غیر علی کیم سرو برگ بود
  27. با لبان تشنه آن ساعت که افتادی به خاک
  28. با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
  29. با هم صدا کردند ماتم‌های عالم را
  30. با کعبه وداع آخرین بود و حسین
  31. با یک تبسم به قناری‌ها زبان دادی
  32. باب خود امشب در این ویرانه مهمان می کنم
  33. بابا اگر آیی برم سوز نهانت می دهم
  34. بابا بیا دور و برم را نگاه کن
  35. بابا سلام گوشه ی ویران خوش آمدی
  36. باد در مردم هوا و آرزوست
  37. بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را
  38. بار بگشایید
  39. باران شده بر کویر جاری شده است
  40. باران می‌آمد با دعای دست‌هایت
  41. بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟
  42. بارها از سفره‌اش با اینکه نان برداشتند
  43. باز اسم کوفه آمد در میان و نام شام
  44. باز این عزای کیست که خلق دو عالمش
  45. باز این فغان و غلغله اندر زمان چیست؟
  46. باز این چه شورش است که در خلق عالم است
  47. باز خونابه‌ی دل می‌رود از چشم ترم
  48. باز دل زیر غم عشق چنانست که بود
  49. باغ اعتبار یافت ز سیر کمالی‌ات
  50. بالاتر از بالایی و بالانشینی