صفحههای بدون پیوندهای زبان
این صفحات پیوندی به صفحهای به زبان دیگر نمیدارند:
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۲۵۱ تا #۳۰۰.
- با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
- با اشک تو رودها درآمیختهاند
- با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر
- با دست بسته است ولی دستبسته نیست
- با دیدن تو به اشتباه افتادند
- با ذکر حسین بن علی غوغا شد
- با زخمهای تازه گل انداخت پیکرش
- با زمزمۀ سرود یارب رفتند
- با سر رسیدهای بگو از پیکری كه نیست
- با سری بر نی دلی پر خون سفر آغاز شد
- با ظلم بجنگ حرف مظلوم این است
- با غیر علی کیم سرو برگ بود
- با لبان تشنه آن ساعت که افتادی به خاک
- با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
- با هم صدا کردند ماتمهای عالم را
- با کعبه وداع آخرین بود و حسین
- با یک تبسم به قناریها زبان دادی
- باب خود امشب در این ویرانه مهمان می کنم
- بابا اگر آیی برم سوز نهانت می دهم
- بابا بیا دور و برم را نگاه کن
- بابا سلام گوشه ی ویران خوش آمدی
- باد در مردم هوا و آرزوست
- بادها هم پیاده آمدهاند که ببوسند خاک پایت را
- بار بگشایید
- باران شده بر کویر جاری شده است
- باران میآمد با دعای دستهایت
- بارد! چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟
- بارها از سفرهاش با اینکه نان برداشتند
- باز اسم کوفه آمد در میان و نام شام
- باز این عزای کیست که خلق دو عالمش
- باز این فغان و غلغله اندر زمان چیست؟
- باز این چه شورش است که در خلق عالم است
- باز خونابهی دل میرود از چشم ترم
- باز دل زیر غم عشق چنانست که بود
- باغ اعتبار یافت ز سیر کمالیات
- بالاتر از بالایی و بالانشینی
- باید به همان سال دهم برگردیم
- باید دل خود به عشق پیوند زدن
- باید صلواتها جلی ختم شود
- باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
- بتگر بتی تراشد ورا همی پرستد
- بخوان که اشک بریزم کمی به حال خودم
- بر حسین بن علی یا با حسین بن علی
- بر دامن او گرد مدارا ننشست
- بر زخمهای پیکرت ار اشک مرهم است
- بر سر در آسمانی این خانه
- بر سر سودای دوست گر برود سر زدست
- بر سر کوی تو جسمی ناتوان آوردهام
- بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
- بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو