صفحههایی که به «الگو:ب» پیوند دارند
→ الگو:ب
صفحههای زیر به الگو:ب پیوند دارند:
۵۰ مورد نمایش یافته است.
- رفتم من و، هوای تو از سر نمیرود (تراگنجانش) (پیوندها)
- باز اسم کوفه آمد در میان و نام شام (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای فخر کائنات گذر کن دمی به شام (تراگنجانش) (پیوندها)
- روزی که جای آل پیمبر به شام شد (تراگنجانش) (پیوندها)
- حال اطفال خود ای پیشرو قافله بین (تراگنجانش) (پیوندها)
- یاد هر گه کنم از زینب و سوز جگرش (تراگنجانش) (پیوندها)
- ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای نازنین برادر با جان برابرم (تراگنجانش) (پیوندها)
- پیکر هزار پاره و بر نوک نی سرش (تراگنجانش) (پیوندها)
- شاهی که جبرئیل بُدی خادم درش (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت (تراگنجانش) (پیوندها)
- داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت (تراگنجانش) (پیوندها)
- آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- تا چند زنی ظالم چوب این لب عطشان را (تراگنجانش) (پیوندها)
- شاهی که بود ساقی کوثر پدر او (تراگنجانش) (پیوندها)
- لشگر هجوم عام نمودند بر سرش (تراگنجانش) (پیوندها)
- زیب آغوش نبی نوک سنان جای تو نیست (تراگنجانش) (پیوندها)
- آن کو در این مزار شریف آرمیده است (تراگنجانش) (پیوندها)
- فلک با عترت خیر البشر لختی مدارا کن (تراگنجانش) (پیوندها)
- فلک در کربلا آل علی را میهمان کردی (تراگنجانش) (پیوندها)
- تنی که داد به آغوش جا رسول امینش (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای سر دور از بدن روزی تو سامان داشتی (تراگنجانش) (پیوندها)
- شاهی که جان سپرد و به سر افسرش نبود (تراگنجانش) (پیوندها)
- به حلق تشنه آن رشک غنچۀ سیراب (تراگنجانش) (پیوندها)
- چو از جان پیش پای عشق سر داد (تراگنجانش) (پیوندها)
- مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست (تراگنجانش) (پیوندها)
- بیا که جرعه ده بادۀ الست اینجاست (تراگنجانش) (پیوندها)
- سرگشته بانوان وسط آتش خیام (تراگنجانش) (پیوندها)
- روز قیامتست صباح عشور تو (تراگنجانش) (پیوندها)
- هر گل که بر دمید ز هامون کربلا (تراگنجانش) (پیوندها)
- السلام ای زینت دوش حبیب (تراگنجانش) (پیوندها)
- یکتا گهری ز صدر دین افتاده (تراگنجانش) (پیوندها)
- تو کیستی؟ شده غلتان به خاک و خون بدنی (تراگنجانش) (پیوندها)
- محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین (تراگنجانش) (پیوندها)
- شاه دین چون جانب میدان شتافت (تراگنجانش) (پیوندها)
- گفت زینب که مرا دیدۀ تر میباید (تراگنجانش) (پیوندها)
- شوری که حسین بهر شهادت به سرش بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- روزی که شد به نیزه سر آن فلک جناب (تراگنجانش) (پیوندها)
- مادر بیا به حال حسینت نظاره کن (تراگنجانش) (پیوندها)
- ورد زبان من که برادر برادر است (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای در غمت همین نه دو عالم گریسته (تراگنجانش) (پیوندها)
- هزار شکر که گشتم مقیم کوی حسین (تراگنجانش) (پیوندها)
- روزی چنان به یاد زمین و زمان نداشت (تراگنجانش) (پیوندها)
- خورشید دست بر سر و دستار میزند (تراگنجانش) (پیوندها)
- عهد و پیمان نه چنین بود، میان من و تو (تراگنجانش) (پیوندها)
- در حیرتم به محشر از این ماجرای او (تراگنجانش) (پیوندها)
- چون کرد شاه تشنهلبان قصد کارزار (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای صبح کز جگر دم سردی کشیدهای (تراگنجانش) (پیوندها)
- ایّام درهم است از این ماجرا هنوز (تراگنجانش) (پیوندها)
- به زیر سمّ ستوران چو گشت نرم تنش (تراگنجانش) (پیوندها)