صفحههای یتیم
به صفحههای زیر از هیچ صفحهٔ دیگری در ویکی تراث پیوند داده نشدهاست و در هیچ صفحهٔ دیگری گنجانده نشدهاند.
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه در محدودهٔ #۲۵۱ تا #۳۰۰.
- باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
- بتگر بتی تراشد ورا همی پرستد
- بخوان که اشک بریزم کمی به حال خودم
- بر حسین بن علی یا با حسین بن علی
- بر دامن او گرد مدارا ننشست
- بر زخمهای پیکرت ار اشک مرهم است
- بر سر در آسمانی این خانه
- بر سر سودای دوست گر برود سر زدست
- بر سر کوی تو جسمی ناتوان آوردهام
- بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
- بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
- بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
- بر نبض این گهواره نظم کهکشان بستهست
- بر نیزه تکیه داده تنها تر از همیشه
- بر نیزۀ شقاوت این فتنهزادها
- بر گلشن دین رسید چون موسم دى
- برای خواندن اول یاد میگیرند الفبا را
- بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته
- بشکستهدلی شکسته میخواند نماز
- بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت
- بنام هر که رسد نسبتی ز نام حسین
- به این شوری که در سر دارم از سودای پنهانش
- به بوی پیرهنی
- به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
- به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست
- به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست
- به حق خدای شب قدرها
- به حلق تشنه آن رشک غنچۀ سیراب
- به داغدشت بلا دید تا بدنها را
- به دشت کرببلا خیمه زد چو شاه حجاز
- به رخ ماهی به قد سروی به دل نوری به تن جانی
- به زیر سمّ ستوران چو گشت نرم تنش
- به سوی شام و کوفه ام دل شکسته می برند
- به شاه تشنه دیار بلا چو منزل شد
- به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم
- به علم همچو علی کس نبود در اسلام
- به همان کس که محرم زهراست
- به يوم الترويه محمل ببستند
- به پيش چشم پدر ناگهان پسر افتاد
- به چشمانت که تا رفتی ز چشمم بی خور و خوابم
- به کدام واژه بخوانمت به کدام واژه نارسا
- به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
- بهار
- بهار از نفست برگ و بار میگیرد
- بهار سفرۀ سبزیست از سیادت تو
- بهار پنجره رویت خداوند است
- بهشت نکهتی از تربت معطر اوست
- بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
- بود آیا که در صلح و صفا بگشایند
- بود کی زندان یوسف تیره چون زندان من